فاطمه زهرا و زینب خانمفاطمه زهرا و زینب خانم، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگمونوبلاگمون، تا این لحظه: 1402 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

قل اول، قل دوم

پر شور ترین چیز در زندگیم دعای مادرم بود

شنبه 28 آبان 90

سلام سلام امروز واسه ما روز خوبی بود آخه صبح به موقع پا شدیم لباس مدرسمونو خودمون پوشیدیم بابایی ما رو برد تلویزیون! البته تلویزیون سیما نه ها تلویزیون خصوصی البته تلویزیون خصوصی هم نبودا پنجره اوپن آشپزخونه بود اول زینب خانم رفت تلویزیون آقا مجری(بابایی) باش مصاحبه کرد. اسمت چیه: زینب چندسالته؟ : 4 سال کلاس چندمی؟ : پیش دبستانی دوم نوبت من شد رفتم تلویزیون آقامجری پرسید: اسمت چیه؟: فاطمه زهرا چندسالته: 7 سال کلاس چندمی؟ : سوم دو دو تا؟ خب همش الکی میگفتیم دیگه واسه خنده بود بعدش عزیز(مامان مامان جون) اومد خونمون تا دید ما لباسامونو پوشیدیم گفت آفرین.... آخه بعضی وقتا دیر از خواب پامیشیم و یه هفته در میون عزیز...
28 آبان 1390

ما هم اومدیم!

سلام سلام سلام سلام صدتا سلام من و آبجیم یعنی آبجی و من هم اومدیم اسم من فاطمه زهرا و اسم آبجیم زینب خانمه یعنی اسم من زینب و اسم آبجیم فاطمه زهراست حالا فرقی نمی کنه شما هرطور دوست داشتید بخونید :) میخوایم اینجا از خاطراتمون بگیم و نقاشیهامونو نشونتون بدیم. پس حتما به ما هم همیشه یه سری بزنید.
27 آبان 1390
1